نوشته شده توسط : زپو

 کتاب مبانی جذب با ان ال پی از سری کتب کارشناسی جذب



سلام
نام من «کیمیا» است. پسر جوانی  هستم و علاقه مند به تحصیل در یک رشته سخت دانشگاهی می باشم.

اما مشکلی بزرگ دارم و آن این است که احساس می کنم نسبت به چیزهایی که باید یاد بگیرم خیلی کند و آهسته عمل می کنم و خوب می دانم که در دنیایی که یادگیری این همه ارزش دارد، کند فهمی یک مصیبت است.
هرانسانی آرزویی دارد و آرزوی من رسیدن به قدرت تندفهمی و یادگیری سریع است.

یکی از دوستانم وقتی متوجه مشکلم شد خندید و گفت:" مهم نیست آرزوی تو چیست! ترکیب قانون جذب با دانش تغییر ذهن یعنی ان ال پی می تواند تو را به هر آرزویی که داری برساند. "

در مورد قانون جذب زیاد شنیده بودم. قبل از اینکه راندا برن کتاب و فیلم مستند راز را عرضه کند چند سخنرانی از ایسترهیکس در این خصوص شنیده بودم. قبل از او با نوشته های بسیاری از استادان و نویسندگان کتابهای موفقیتی از جمله ناپلئون هیل آشنا بودم.

در واقع از همان ایام متوجه شده بودم که قانون جذب یک قانون ذهنی است و بیشتر با ذهن و رویدادهای درونی ما یعنی عناصر شناختی و احساسی داخل بدن ما کار دارد. در واقع همان طور که قانون جاذبه به ذرات مادی مربوط می شود و مثلا سقوط یک سنگ را از بالای ساختمان توجیه و توصیف می کند، قانون جذب هم یک توصیف و تعبیر برای تفسیر اتفاقاتی است که در ذهن رخ می دهند و افکار و احساسات درون وجود ما را که پدیده هایی غیر مادی هستند را به دنیای مادی بیرون ربط می دهد.

برای پل زدن بین دنیای مادی و دنیای انرژی، قانون جذبی ها از مفاهیم فیزیک بخصوص فیزیک مدرن یعنی  میدان و ارتعاش و فرکانس استفاده کرده اند که برای من اهمیتی نداشت. همان طوری که قوانین دنیای مادی به خودی خود اعتبار یافته بودند، اگر قانون جذب واقعا کار کند و جواب دهد اعتبارش هم از خودش است و دیگر نیازی به چنگ زدن به مفاهیم فرکانس و ارتعاش و کوانتوم در فیزیک نوین نبود.

از سوی دیگر ان ال پی را هم خیلی وقت بود که می شناختم. اولین بار وقتی آنتونی رابینز گفت که سال ها شاگرد ریچارد بندلر و گریندر پدید آورندگان ان ال پی بوده و همه حرفهایش بر اساس علم ان ال پی است، به این علم جالب علاقه مند شدم. وقتی رابینز گفت ان ال پی یک علم دو لبه است و هم کاربرد مثبت و هم منفی دارد ، راستش کمی جاخوردم. من یک روش صددرصد خوب می خواستم. اما بعدها فهمیدم که قوانین کاینات مستقل از دوست داشتن و دوست نداشتن ما وجود دارند و اهمیتی به نظر و ایده ما در مورد خودشان نمی‏دهند.

این یعنی از قانون جذب و ان ال پی ،هم می توان برای اصلاح و تغییر ذهن های معیوب یا بهتر سازی ذهن های معمولی استفاده کرد و در نتیجه به یک ذهن با کارکرد عالی رسید و هم می توان روی ذهن ها اثر مخرب گذاشت و افکار و احساسات را کنترل کرد واز این علم ستفاده منفی نمود.

بعدها متوجه شدم قانون جذب هم همینطور است. یعنی با آن می توان هم منفی ها را جذب کرد و هم مثبت ها را.

و جالب اینجاست که تمام قوانین دنیا این طوری اند. چاقوی تیز دست یک جراح باعث درمان می شود و دست فردی دیگر استفاده نادرست می شود.

وقتی دوستم به من گفت که ترکیب قانون جذب با ان ال پی می تواند به من در رسیدن به آرزویی که دارم کمک کند، راستش کمی تردید داشتم.

دوستم به من گفت بد نیست چند جلسه ای نزد استادی به نام « فراکاو» بروم که قانون جذب با ان ال پی را از اساس و ریشه ای درس می دهد و در پایان کلاس هایش من خودم به یک کارشناس و خبره تبدیل می شوم و خودم می توانم شخصا زندگی و دنیای خودم را کنترل کنم.

از دوستم خواستم با واسطه مرا به این استاد جالب معرفی کند. آرزو و هدف اصلی من در ابتدا فقط یادگیری روش صحیح و سریع مطالعه و در واقع تندخوانی همراه با فهمیدن بود. اما وقتی موفق شدم چند جلسه ای از جناب «فراکاو»  به روش کاربردی و جالب درس بگیرم، تازه فهمیدم که هدف آموزش چیزی فراتر از رسیدن به آرزوست و در واقع استاد فراکاو می خواهد مرا از یک کاوشگر آرزو به موجودی فراتر یعنی یک انسان متعالی و عالی تبدیل کند که هر چه اراده کند ، پیشاپیش برایش مهیا باشد.

در ادامه خواهید دید که او آدم متفاوت اما جالبی است. بیشتری از آنکه ذهن گرا و اهل بازی با جملات و واژه ها باشد و فلسفه ببافد و در عالم خیال به سیر و سیاحت بپردازد، فردی است عملگرا که مستقیما تغییر رفتار و اصلاح عادت ها و  واکنش ها را به صورت عملی نشانه می گیرد. هر چند در ابتدا برای اصلاح شیوه مطالعه و آموختن روش یادگیری نوابغ نزد او رفتم، اما بعد از بیست جلسه مقدماتی ، متوجه شدم که او اصلا به این موضوع یعنی «آرزوی تندفهمی من» کاری ندارد و بیشتر تلاش می کرد تا به من یاددهد چگونه به یک فراکاو تبدیل شوم. یعنی هدف اصلی او این بود که من خودم به استاد خود تبدیل شوم و روش اصلاح زیرساختارهای ذهنی و روانی ام را شخصا یاد بگیرم و اجرا کنم.

فراکاو بیشتر از آنکه نقش یک مرشد و استاد را برایم بازی کند و از من بخواهد در قالب یک شاگرد و مرید از او درس بگیرم، سعی می کرد مرا وادار سازد که خودم از خواب های چند لایه ای که دچارش شده بودم ، بیدار شوم.

هر دیداری که با او داشتم ، یک بیداری بود و به جرات می توانم بگویم که در خلال این بیست جلسه ، من بیست بار از خواب شیرین باورهای قبلی خودم بیدار شدم و ابعاد جدیدی از توانمندی های پنهان  وجودم را کشف کردم.

در پایان بیست دیدار فراکاو تفاوت چندانی نکرده بود. همانی بود که روز اول دیده بودمش. اما من تغییری بنیادی و اساسی را در تمام ارکان وجودم تجربه کرده بودم و به خوبی حس می کردم که دیگر نمی توانم انسان قبلی باشم.

پیشاپیش خواستم به شما نیز هشداردهم که در پایان خواندن گزارش این جلسات آموزشی ، شما هم دیگر آن فرد نخستین نخواهید بود و به مرتبه ای بالاتر از آگاهی و بصیرت دست خواهید یافت. اینکه زمان این تغییر فرا رسیده یا خیر را خود شما تعیین می کنید. اوایل آرزو می کردم ای کاش زودتر بهانه ای پیدا می شد و در سنی پائین تر با فراکاو روبرو می شدم، اما بعدها فهمیدم هر چیزی زمان و وقت خودش را دارد و در مسیر خودشناسی و فراکاو شدن چیزی به نام زودتر یا دیرتر وجود ندارد.

سعی می کنم هر کدام از جلسات درسی را خلاصه و فشرده تعریف کنم و کمتر به جزئیات نامفید بپردازم. با وجودی که دیدارها مستقل از یکدیگر هستند اما اکیدا توصیه می کنم که آنها را پشت سرهم بخوانید. در واقع مطالبی که در جلسه دهم به من آموزش داده شد، بر اساس پیش فرض ها و معلومات و از همه مهم تر مهارت هایی بود که می بایست در جلسات قبل کسب می کردم.  فراکاو در این خصوص تعبیر جالبی داشت.

او می گفت از جایی که هستیم تا قله ای که می خواهیم برسیم ، همان طور که از قدیم رسم بوده حداقل بیست پله ساخته شده است. مزیت این پله ها این است که در هر کدام از آنها تو فرصت کوتاهی پیدا می کنی برای اینکه کمی استراحت  کنی و درکس بهتر از مسیری که تا آن لحظه طی کرده ای، بدست آوری.

 در هر پله تحولی در وجود تو ایجاد می شود که سبب می گردد دیگر آن آدم پله قبل و قبل تر نباشی. از مجموع این تحولات است که در نهایت وقتی به نوک قله اول عالی بودن ، یعنی بیستمین پله می رسی ، می بینی دیگر آن آدم سابق نیستی و به کلی عوض شده ای.

من شخصا وقتی به پله بیستم رسیدم ، متوجه شدم که به حدی از عزت نفس و اعتماد به نفس و امید و مثبت نگری رسیده ام که هنوز مستقر نشده ، بلافاصله قله های بلند تری را برای صعود طلب می کنم و از همه مهم تر اینکه سقف آرزوهایم بالاتر می رود و در مسیر جدید، آرزوهای قبلی به عنوان نتیجه حاشیه ای و دستاورد فرعی خود به خود در اختیارم قرار می گیرد.

از اینکه درس های کارشناسی قانون جذب با ان ال پی را به صورت داستان وار برایتان توضیح می دهم مرا ببخشید. همان طور که توضیح دادم این درس ها بیشتر از آنکه نظری باشند، کاربردی و عملی اند و برای اینکه عمیقا درک شوند ، چاره ای نیست جز اینکه به صورت داستانی و روایتی نقل گردند.

مطمئنا در طول خواندن کتاب متوجه جذابیت این روش درس آموزی خواهید شد و شما هم راحتی و روانی این روش را تائید خواهید کرد.

اکنو از شما می خواهم با من همسفر شوید و دیدارهای جالب و شگفت انگیز مرا با مردی که دوست داشت او را فراکاو خشک و خالی صدا بزنم ، بخوانید.

خرید و دانلود  کتاب مبانی جذب با ان ال پی از سری کتب کارشناسی جذب






:: برچسب‌ها: کتاب , مبانی , جذب , با , ان , ال , پی , از , سری , کتب , کارشناسی ,
:: بازدید از این مطلب : 81
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 25 خرداد 1395 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: